صنعت فولاد در مرز تاب‌آوری؛

صنعت فولاد ایران در گرداب چالش‌های متعدد از ناترازی انرژی و قیمت‌گذاری دستوری تا سوءمدیریت و کاهش مزیت‌های رقابتی گرفتار شده است. با تعطیلی نسبی کارخانه‌ها و افت شدید سودآوری، زنگ خطر تعطیلی کامل این صنعت و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن به صدا درآمده است.
وقتی دیگر فولادسازی مزیت ندارد

به گزارش فولادنامه به نقل از ایراسین، مجید رضاپور کارشناس صنعت فولاد در گفتگو با ایراسین عنوان کرد: صنعت فولاد در کشور در وضعیت خوبی بسر نمی‌برد، هم‌اکنون فولادسازان به دلیل ناترازی انرژی با ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت خود مشغول به کار هستند. کارخانه‌هایی که در مناطق صنعتی واقع شده‌اند ۳ روز در هفته کار می‌کنند. شرایط پساجنگ نیز بازار را قفل کرده و این موضوع سبب افت گردش مالی صنعتگران فولاد شده است.
وقتی دیگر تولید شمش سودآور نیست
وی در ادامه همچنین با اشاره به قیمت‌گذاری دستوری در زنجیره فولاد عنوان کرد: تا قبل از تولید شمش قیمت‌گذاری سنگ‌آهن، گندله و آهن اسفنجی روال خودش را دارد و با قیمت‌گذاری قیمت شمش شاهد هستیم که قیمت شمش فاصله چندانی با آهن اسفنجی ندارد، از این‌رو واحدهای ذوب و ریخته‌گری و تولید شمش در کشور دیگر سودآوری لازم را ندارند، چراکه با افزایش قیمت گندله و آهن اسفنجی قیمت شمش افزایش پیدا نمی‌کند و این نتیجه سیستم قیمت‌گذاری دستوری است. از سوی دیگر واحدهای تولیدی با افزایش چند برابری قیمت حامل‌های انرژی از جمله برق و گاز همراه روبرو شده‌اند که سبب افزایش بهای تمام‌شده آنها شده است. چنین شرایطی است که چرخه معیوبی را برای صنعت فولاد ایجاد کرده است که نتیجه تصمیات غیرکارشناسانه‌ای است که طی سال‌های اخیر گرفته شده است.
این کارشناس صنعت فولاد ادامه داد: به نظر می‌رسد که از نگاه دولت، فولادسازان در حال سوددهی بالا هستند و باید جلوی سوددهی آنها را بگیرد. در چنین شرایطی که با افزایش هزینه‌های انرژی و مواد اولیه و در کل هزینه‌های تولید، تولید فولاد دیگر صرفه اقتصادی ندارد و مزیت‌های فولادسازی در کشور در حال از دست رفتن است.
رضاپور در ادامه با اشاره به این موضوع که دولت مطرح می‌کند که در جهان فولادسازان با انرژی ارزان فولاد تولید می‌کنند، چرا فولادسازان ایرانی این کار را نمی‌کنند، تصریح کرد: نیروگاه‌های کشورهای پیشرفته در جهان با بهره‌برداری بالا کار می‌کنند، درحالی‌که نیروگاه‌هاب برق در ایران ۳۰ درصد هدررفت انرژی دارند، هدررفتی که اگر اتفاق نمی‌افتاد اصلاً با ناترازی انرژی در کشور روبرو نمی‌شدیم. مشکل، مصرف بالای انرژی فولادسازان نیست، بلکه مشکل، به‌روز نشدن نیروگاه‌های دولتی است. مشکل نساختن نیروگاه‌های جدید طی سال‌های اخیر توسط دولت‌هاست.
دولت فولادسازی می‌خواهد یا خیر؟
وی در ادامه یادآور شد: دولت باید تصمیم بگیرد که صنعت فولاد داشته باشد یا خیر، اگر بخواهد داشته باشد باید یارانه به این صنعت اختصاص دهد، همان‌گونه که کشوری همچون آمریکا به صنعت پتروشیمی خود یارانه صد درصدی می‌دهد، چراکه به این موضوع آگاهی دارد صنعت پتروشیمی منشای اثر در صنایع پایین‌دستی است و کل کشور است که از این موضوع منتفع می‌شود، این درحالی است که دولت در ایران هم مالیات می‌گیرد، هم انرژی را گران کرده است و هم زیرساخت نمی‌دهد و هم قیمت‌گذاری دستوری می‌کند، در چنین شرایطی آیا تولید صرفه خواهد داشت؟
این کارشناس فولاد در ادامه تاکید کرد: اگر صنعت فولاد تعطیل شود، نتیجه‌ای جز بیکاری نیروی انسانی نخواهد داشت.
رضاپور در پاسخ به این پرسش که آیا باوجود شرایط کنونی، تولید فولاد در کشور ما همچون سابق دارای مزیت است، عنوان کرد: ما در زمینه تولید فولاد دارای مزیت بودیم، اما به دلیل سوء‌مدیریت این مزیت در حال از دست رفتن است. طی سال‌هایی فقط به‌دنبال افزایش تولید فولاد از نظر کمی بودیم و از ایجاد واحدهایی با ارزش‌افزوده بالا غافل ماندیم. از سوی دیگر، استان‌های معدنی، کارخانه فولادسازی را برای خود گسترش دادند که با چنین اقدامی سایر کارخانه‌های فولاد با کمبود مواد اولیه روبرو شدند و خود آنها نیز وارد عرصه رقابت با سایر فولادسازان شدند و همچنین زمینه آلودگی هوا و محیط زیست در مناطق مرکزی ایران را فراهم آوردند. در این راستا این گونه به نظر می‌رسد که سیاست‌گذاران به‌دنبال منافع پشت پرده خود بودند یا نگاه منطقه‌ای داشتند و براساس نظرات مدیران دست نشانده خود یا نمایندگان اهداف خود را به پیش می‌بردند. در چنین شرایطی است که زنجیره تولید فولاد گرفتار یک چرخه معیوبی می‌شود که حل کردن مشکلات آن تبدیل به معضل شده است.

وقتی دیگر خبر از سودهای کلان نیست
رضاپور در ادامه یادآور شد: یک زمانی وجود شرکت‌های بزرگ فولادی، سبب افتخار این کشور بود. اما طی سال‌های اخیر شاهد هستیم که دیگر خبری از تقسیم سودهای بالا از سوی فولادسازان بزرگ در کشور نیستیم. اگر سوددهی اکنون فولادسازان را با ۳ سال گذشته مقایسه کنید متوجه این موضوع خواهید شد.
وی همچنین ادامه داد: مدیران عامل انتخاب شده هم این‌گونه به نظر می‌رسد که به‌دنبال سودآوری شرکت نیستند و بیشتر چشم‌گوی دست‌نشانده‌های خود شده‌اند. این‌گونه است که به نظر می‌رسد خصوصی‌سازی‌ها به‌درستی انجام نشده است و نظارت دقیقی وجود ندارد و تمام این مسائل چرخه فولاد را در کشور معیوب کرده است. هرچند گمان نمی‌کنم حال و روز سایر صنایع در کشور چندان رضایت‌بخش باشد.
به گزارش ایراسین، صنعت فولاد ایران که روزی یکی از مزیت‌های اقتصادی و صنعتی کشور محسوب می‌شد، هم‌اکنون درگیر چالش‌های عمیقی است که ادامه حیات آن را با تردید مواجه کرده است. دولت با سیاست‌های متناقض از یک سو انتظار درآمدزایی و ارزآوری از این صنعت را دارد و از سوی دیگر با تحمیل قیمت‌گذاری دستوری و افزایش هزینه‌های انرژی، امکان رقابت را از فولادسازان گرفته است، درحالی‌که کشورهای پیشرفته با حمایت هدفمند از صنایع استراتژیک خود، زنجیره ارزش را تقویت می‌کنند. ایران با عدم سرمایه‌گذاری در بروزرسانی نیروگاه‌ها و زیرساخت‌ها و مجبور کردن کردن واحدهای فولادسازی برای ایجاد نیروگاه در عمل مزیت رقابتی را از آنها گرفته است. اگر روند فعلی ادامه یابد، تعطیلی تدریجی کارخانه‌های فولاد بیکاری گسترده‌ای به همراه خواهد داشت. راه‌حل این بحران، اصلاح ساختار قیمت‌گذاری، حمایت منطقی از تولیدکنندگان، سرمایه‌گذاری در بهینه‌سازی انرژی و دوری از سیاست‌های سلیقه‌ای و منطقه‌ای است. در غیر این صورت، صنعت فولاد ایران به جای موتور محرکه اقتصاد، به چالشی جدی تبدیل خواهد شد و سرمایه‌گذاری که طی دهه‌های اخیر در این صنعت انجام شده، به هدر خواهد رفت.


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین