به گزارش فولادنامه، روزنامه جهان صنعت نوشت: صنعت فولاد به دلیل مصرف انرژی بالا و در نتیجه انتشار بالای دیاکسیدکربن به یکی از منابع عمده در گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی تبدیل شده است. البته در این حوزه نوع کارخانه فولادسازی و مصرف انرژی آن هم به شدت تاثیرگذار است و باید گفت که همه به یک میزان در آلودگی موثر نیستند و در این زمینه عوامل مختلفی همچون نوع سوخت مصرفی و نوع فناوری مورد استفاده در خط تولید و خوراک مصرفی، بر میزان انتشارات گلخانهای تاثیرگذار است.
به هر حال این مساله از جمله موضوعاتی است که مدتها مورد توجه دوستداران محیطزیست قرار گرفته و حالا در صدر مطالب مورد توجه در سال جدید میلادی است؛ مسالهای که عواقب جدیای از جمله گرم شدن زمین را به دنبال داشته است و برای ادامه حیات بشری باید جدی گرفته شود. در این بین صنایع مختلف در سطح جهان در انتشار این گازها سهم قابلتوجهی دارند که یکی از آنها صنعت فولاد است.
در این بین اروپا نیاز به ایجاد تولید برق بدون استفاده از سوختهای فسیلی را برای خود حیاتی میداند. همانطور که مرکز GMK قبلا گزارش داد، حمایت مالی و عرضه گسترده برق سبز دو چالش اصلی صنعت فولاد برای دستیابی به بیطرفی کربن است، به طوری که چانگ وو چوی، مدیرعامل گروه پوسکو، پیشبینی میکند که سهم انرژی سبز در کل عرضه انرژی صنعت فولاد به ۳۱ درصد در سال ۲۰۳۰ و ۷۰ درصد در سال ۲۰۵۰ افزایش پیدا میکند، در حالی که اکنون ۱۶ درصد است.
قیمت فعلی هیدروژن حدود ۵ یورو به ازای هر کیلوگرم است، اما برای اینکه از نظر تجاری برای تولید فولاد قابل دوام باشد، باید بسیار کمتر باشد. این در شرایطی است که طرحهای استفاده از هیدروژن و انرژی سبز نیازمند سرمایهگذاری قابلتوجهی است. به گفته فعالان بازار، اجرای آنها در فرآیند فولادسازی میتواند هزینهها را افزایش دهد. علاوه بر این، شرایط اقتصادی در سال ۲۰۲۴ مشخص نیست.
الکترولیز در مقیاس بزرگ برای تولید هیدروژن سبز به حجم قابلتوجهی از آن نیاز دارد. بنابراین منطقی است که پرانرژیترین عملیات را در نزدیکی مکانهایی که حجم مورد نیاز در دسترس است قرار داد. علاوه بر این، افزایش تولید آهن بریکت داغ (HBI) منطقی است که توسط فولادسازانی که کورههای بلند را با کورههای قوس الکتریکی جایگزین کردهاند، مورد توجه قرار گیرد.
تولید فولاد سبز
ازآنجاکه تولید فولاد در جهان حدود ۷ تا ۹ درصد کربن دی اکسید در هوا منتشر میکند؛ درنتیجه صنایع و دولتها برای رهایی از آلودگی محیطزیست، تولید فولاد سبز را مطرح کردهاند. ما هم باید بدانیم که مسیر آینده صنعت فولاد دنیا حرکت به سمت فولاد سبز است و اگر ما از چالشهای امروز عبور نکنیم سرمایهگذاریهای صورت گرفته در گذشته در این صنعت محکوم به فناست.
در واقع دلیل مطرح کردن طرح فولاد سبز در جهان، نگرانیهای ناشی از آسیبهای زیستمحیطی و افزایش هزینههای زنجیره تامین بوده است که امروزه تولیدکنندگان بزرگ در سطح جهان در تلاش هستند فعالیت خود را براساس فولاد سبز انجام دهند. در مورد هزینههای تولید فولاد سبز، میتوان گفت که تولید هیدروژن پاک در مقیاس صنعتی نیاز به سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری در بخش تولید انرژیهای تجدیدپذیر دارد که یک کلید اساسی در راستای تحقق هدف دستیابی به صفر خالص تا سال ۲۰۵۰ در اروپا هست.
چین، آمریکا، ژاپن، سوئد و آلمان از جمله کشورهایی هستند که دسترسی بالایی به تکنولوژیهای روز دنیا را دارند و جزو اولین کشورهایی بودهاند که به طرح فولاد سبز پیوستهاند. چین بزرگترین و اولین تولیدکننده فولاد در جهان، اعلام کرده است تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۹۰ درصد فولاد خود و تا سال ۲۰۶۰ تمامی صنایع خود را سبز خواهد کرد. در واقع با ورود چین به فولاد سبز میتوان به کاهش چشمگیر کربن در سطح کره زمین امیدوار بود.
برای استفاده از تکنولوژیهای فولاد سبز هماکنون کشورهای اروپایی اجرای ۶۰ طرح را با ۳۰ میلیارد دلار منابع مالی در دستور کار خود قرار دادهاند. در عرصههای جهانی در بعد صنعت، تولید فولاد سبز مورد توجه جدی کشورها قرار گرفته و چهارمین انقلاب صنعتی حرکت به سمت دیجیتالسازی است. کارخانههای تمامهوشمند محصولات کیفی را به بازار عرضه میکنند و بهینهسازی، سفارشیسازی و ارتقای تحقیقات از مهمترین اهداف انقلاب صنعتی و فولاد سبز است.
در این راستا حفظ سرمایه و منابع انسانی و امنیت از چالشهای مهم انقلاب صنعتی است در حالی که در حوزه زیرساختهای صنعت فولاد هماکنون در کشورمان به علت کمبود انرژی مشکلات زیادی داریم. در تحقق استفاده از فناوریهای فولاد سبز زیرساختها باید توسط دولت ایران هم فراهم شود و اگر به مقوله بهرهوری در این صنعت توجه نشود، بدون شک موفقیتی نخواهیم داشت.
اهمیت سرمایهگذاری کلان
موضوع اصلی در تولید فولاد سبز در دنیا، موافقت کشورهای بزرگ جهان برای رسیدن به این هدف است که ۵۷ درصد از فولاد دنیا توسط کشور چین تولید میشود که ۹۰ درصد از آن توسط کوره بلند است به این معنی که تقریبا هزار و صد میلیون تن فولاد جهان از طریق روش کوره بلند تولید میشود و اگر بخواهیم این میزان تولید را به سمت فولاد سبز ببریم، چیزی حدود ۵ هزار میلیار دلار به سرمایه نیاز است.
نمونه بارز مطالبات شرکتهای فولادی جهان در گذر غولهای فولادی دنیا از روشهای سنتی تولید به ساخت فولاد سبز مشاهده میشود. به طور مثال روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز در گزارشی که چند وقت پیش منتشر کرده هشدار میدهد صنعت فولاد انگلیس برای ورود به فولاد سبز نیاز به کمک دولتی دارد. بنا بر این گزارش دو شرکت بزرگ فولادساز انگلیس میگویند دولت باید فولادسازان انگلیسی را مشمول حمایتهایی کند که همه عرضهکنندگان داخلی در سراسر اروپا از آن برخوردارند. تاتااستیل انگلیس در جایگاه یکی از زیرمجموعههای گروه تولیدی تاتااستیل در هند و شرکت چینی جینگیه مالک شرکت فولادساز انگلیسی بریتیشاستیل نام دو شرکت یادشده است که در گفتوگو با دولت انگلیس برای جذب حمایت مالی دولت هستند. آنها میگویند بدون دریافت کمک مجبورند فعالیت خود را متوقف و خاک انگلیس را ترک کنند.
از مجموع آنچه روایت شد، این نتیجه حاصل میشود که در زمان وقوع یک بحران فارغ از آنکه به چه دلیلی به وجود آمده باشد، مطالبات حمایتگرانه واحدهای تولیدی از جمله کارخانههای فولادساز امری رایج در سطح بینالملل تلقی میشود. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال آنچه از عملکرد نهادهای دولتی در هنگام وقوع بحران برمیآید نهتنها حاکی از حمایت نیست، بلکه فولادسازان را در تنگنای محدودسازی دستوری تولید قرار میدهد، آن هم در سالی است که با عنوان رشد تولید نامگذاری شده است.
مطالب مرتبط